davod12

 
Rejestracja: 2011-05-11
زندگی عشقی پر مخاطره است، گاه باید قمارش کرد........
Punkty137więcej
Następny poziom: 
Ilość potrzebnych punktów: 63
Ostatnia gra
Backgammon

Backgammon

Backgammon
21 godzin temu

هشدار بانک مرکزی: رمز کارت‌های هوشمند بانکی خود را تغییر دهید!!!!




+ 4

هشدار بانک مرکزی: رمز کارت‌های هوشمند بانکی خود را تغییر دهید

بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران در اطلاعیه‌ای که بر روی سایت خود منتشر کرد، از مردم خواست رمز کارت‌های هوشمند بانکی خود را تغییر دهند.
 
این اطلاعیه پس از آن صادر شده است که خبری درباره درز کردن رمز بسیاری کارت‌های بانکی از طریق سیستم شتاب و در معرض تهدید واقع شدن حساب‌های بانکی کاربران، در فضای مجازی اینترنت منتشر شد.
 
در اطلاعیه بانک مرکزی آمده است: «به اطلاع می‌رساند در پی بروز برخی شایعات در فضای مجازی و به منظور ارتقای سطح ایمنی، ایجاد محدودیت در دسترسی غیرمجاز در شبکه کارتی کشور و حفاظت مشتریان در مقابل مخاطرات احتمالی ناشی از آن، به بانکهای کشور ابلاغ شده ضمن اعلام مراتب به دارندگان کارت‌هایی که طی چند ماه گذشته رمزخود را تغییر نداده‌اند، با مراجعه به خودپرداز‌ها یا شعب بانک مربوطه نسبت به تغییر رمز کارت اقدام نمایند.»
 
از صبح شنبه شایعه‌ای در فضای اینترنت مبنی بر هک شدن سیستم شتاب و درز کردن رمز ۳میلیون کارت بانکی منتشر شده بود. این شایعه از سوی نهادهای مسئول تکذیب نشد.
 
در ادامه این بیانیه خاطرنشان شده است: «پوزش از برخی مشتریان بانک‌ها که ناچار به تغییر اجباری رمز خود هستند، لازم به ذکر می‌داند اتخاذ این تمهیدات صرفاً به منظور ارتقای سطح ایمنی کارت‌ها صورت پذیرفته و درادامه توصیه‌های قبلی این بانک و بانک‌های کشور مبنی بر رعایت نکات ایمنی در خصوص نگهداری و کاربری کارت‌ها به مشتریان اکیداً توصیه می‌شود: حداقل هر سه ماه یک بار نسبت به تغییر رمز اول و دوم (اینترنتی) کارت خود اقدام نموده و از قراردادن رمزهای کارت در اختیار اشخاص دیگر تحت هر عنوان جداً اجتناب فرمایند.»
 
سایت تابناک گزارش داده است که تکذیب نشدن شایعه از سوی بانک مرکزی باعث موج منفی در میان کاربران شده است. همچنین اطلاعیه بانک مرکزی در خصوص تغییر رمز عابر بانک‌ها احتمال صحیت این شایعه را تقویت کرده است؛ به ویژه اینکه بانک‌های خصوصی با ارسال پیامک به دارندگان حساب از آنها خواسته رمز کارت‌های بانکی خود را تغییر دهند.


+ 6

انتشار اطلاعات 3 میلیون کارت بانکی متصل به شبکه شتاب توسط یک وبلاگ

در پی انتشار شماره و رمز اول ۳ میلیون کارت بانکی فعال در شبکه بانکی کشور در یک وبلاگ، بانک مرکزی با انتشار اطلاعیه‌ای از کلیه هموطنان خواست تا نسبت به تغییر رمز کارت‌ها اقدام نمایند.
 


به گزارش ایران وب نیوز هکر مدعی شده است در تاریخ ۱۵/۴/۱۳۹۰ حفره امنیتی را که با استفاده از آن امکان به دست آوردن رمز کارت بانک های ، بانک های ایرانی میسر می شده است را به مدیران عامل بانک های ایرانی گزارش داده است که بعد از دریافت نکردن پاسخی ، نسبت به انتشار رمز ها و شماره کارت ها اقدام نموده است. متن کامل خسرو زارع فرید که در وبلاگ خود انتشار داده است ، ذر انتهای این خبر آماده است.
 
به گزارش وبلاگ نیوز ، روابط عمومی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد: به اطلاع می‌رساند در پی بروز برخی شایعات در فضای مجازی و به منظور ارتقای سطح ایمنی، ایجاد محدودیت در دسترسی غیرمجاز در شبکه کارتی کشور و حفاظت مشتریان در مقابل مخاطرات احتمالی ناشی از آن، به بانک‌های کشور ابلاغ شده ضمن اعلام مراتب به دارندگان کارتهایی که طی چند ماه گذشته رمزخود را تغییر نداده‌اند، با مراجعه به خودپردازها یا شعب بانک مربوطه نسبت به تغییر رمز کارت اقدام نمایند.
 
بانک مرکزی در ادامه این اطلاعیه، با عذرخواهی از مشتریان بانک‌ها افزوده است: ضمن پوزش از برخی مشتریان بانک‌ها که ناچار به تغییر اجباری رمز خود هستند، لازم به ذکر می‌داند اتخاذ این تمهیدات صرفاً به منظور ارتقای سطح ایمنی کارتها صورت پذیرفته و درادامه توصیه‌های قبلی این بانک و بانک‌های کشور مبنی بر رعایت نکات ایمنی در خصوص نگهداری و کاربری کارت‌ها به مشتریان اکیداً توصیه می‌شود، حداقل هر سه ماه یک بار نسبت به تغییر رمز اول و دوم (اینترنتی) کارت خود اقدام نموده و از قراردادن رمزهای کارت در اختیار اشخاص دیگر تحت هر عنوان جداً اجتناب فرمایند. گفته می‌شود یک سارق اینترنتی امروز اطلاعات شماره و رمز اول ۳میلیون کارت فعال در شبکه بانکی کشور را در یک وبلاگ سرویس‌دهنده “بلاگ اسپات” منتشر کرده است.
 
+ خبرگزاری ایلنا این ادعا را تکذیب کرده است. اما با اقدامات بانک ها ، باید گفت ، ظاهرا اتفاقی رخ داده است. لینک خبرگزاری ایلنا : http://ilna.ir/newsText.aspx?id=255838 مبنی تکذیب خبر هک شدن رمز اول عابربانک ها.
 
متن منتشر شده در وبلاگ هکر به شرح زیر است:
 
در تاریخ ۱۳۹۰/۴/۱۵ وجود خطر سوء استفاده از اطلاعات کارتهای بانکی را با ارسال اطلاعات کامل یکهزار کارت همان بانک برای ایمیل مدیران عامل آنزمان بانکهای کشور اقدام نمودم.
 بانکها و مدیرانی که اطلاعات برایشان ارسال گردید عبارت بودند از بانکهای:
 ( ملی ” خاوری ” , صادرات “جهرمی” , ملت “دیواندری” , تجارت “داوری” , پارسیان “شایسته” , سپه “پاشائی فام” , کشاورزی “طالبی” , پاسارگاد “قاسمی” , رفاه “ایمانی” , مسکن “شریفی” , اقتصاد نوین info@enbank.ir , سامان ebb@sb24.com , سینا “همتی” )
 این ارسال با مخفی کردن اطلاعات ارسال کننده برای بررسی عکس العمل مدیران فوق و در صورت مناسب بودن برخوردها ارسال اطلاعات کامل و همکاری برای حل این مشکل بود. متاسفانه برخوردی که صورت گرفت در شان هیچ یک از مدیران فوق نبود و به هیچ عنوان اقدام شایسته ای برای حل مشکل مشاهده ننمودم. یکی از دلایل پخش این اطلاعات در این سایت نیز نشان دادن وخامت اوضاع مدیریتهای کلان در کشور میباشد.
 تنها بانک ملی و بانک ملت به ایمیل ارسالی پاسخ دادند. و بقیه مدیر عاملها هیچ گونه پاسخی ارسال نکردند. شاید هیچگاه در عمرشان ایمیل نداشتند و این ایمیلهائی که در سایت بانکها قرار میدهند تنها برای خالی نبودن عریضه گذاشته شده است. حتی یک مدیر عامل مبتدی هم اگر خودش وقت بررسی ایمیلهای اداری را نداشته باشد مسئول دفترش را مامور اینکار میکند. به هر حال قضاوت در مورد این واقعیت را به شما هموطنان عزیز واگذار میکنم.
 جوابی که از بانک ملی و بانک ملت دریافت نمودم تقریبا مشابه بود. آنها اعلام آمادگی کرده بودند که با عقد قرارداد نفوذ اخلاقی با اینجانب محل نشت اطلاعات را شناسائی و از بین ببرند. و من نیز سوال نمودم که به ازای هر کارت بانکی که اطلاعاتش را در اختیار بانک قرار میدهم آماده هزینه کردن چه مبلغی هستند؟ این سوال به هیچ عنوان پاسخ داده نشد و تنها چیزی که از من درخواست کردند تماس از طریق یک تلفن همگانی با آقای ژان صیاد بانک ملی و گفتگوی مستقیم با ایشان بود و سپس ایمیل دیگری نیز دریافت نکردم. برعکس ارتش سایبری مامور پیدا کردن من گردید. موضوع اختلاس و بانک آریا مطرح شد آقای خاوری فرار کردند تمامی مدیران مسئول در بانک ملی یکی یکی تعویض شدند از اعضاء هیات مدیره درگیر تا مدیران انفورماتیک و سداد. سپس بانک ملی کارتهای بانکی خود را در مقابل سرقت تا سقف دویست هزار تومان بیمه کرد. بدون اینکه شرکت بیمه ایران از این نشت اطلاعات مطلع باشد.
 مجبور شدم به جای همکاری جهت اصلاح ایرادات مقدمات فرار خودم را از ایران فراهم کنم و گریختم. هم اکنون نیز نیاز به کمک محافل حقوق بشری و سازمانهای بین الملی دارم تا با حمایت خود مرا از آزار و اذیت این مدیران در امان نگه دارند. تنها گناه من سعی در رفع یک خطر بزرگ برای حسابهای بانکی هموطنان خودم میباشد. و حتی به خاطر این گناه از تمامی حقوق خویش در مقابل نرم افزارهائی که تولید کردم و تحویل انیاک دادم محروم شدم.
 من در این سایت اختصاصا به موضوع خطر شرکت انیاک پرداختم تا از یکسو خطری که تمامی هموطنان و سیستم بانکی را تهدید میکند آشکار شود و از سوی دیگر مدیرانی که دانسته و با اینکه امکان جلوگیری وجود داشت اقدام نکردند معرفی شوند. نظرات و سایر موضوعات و دیدگاههای من را میتوانید از وبلاگ شخصی و دیگر وبلاگهایم تعقیب کنید. هم اکنون نیز که این اطلاعات را با شما هموطنان خودم در میان گذاشته ام در مورد این موضوع خیالم آسوده شده و احساس میکنم آنچه باید انجام میشد انجام شده است.


رعنا ، اولین دختر شایسته جهان

رعنا ، اولین دختر شایسته جهان

رعنا ، اولین دختر شایسته جهان

نامش رعنا و در سال ۱326 در تربت به خاک سپرده شد تک و تنها بدون آنکه کسی در کنارش باشد.


[تصویر: 99503813585170548490.jpg]

[تصویر: 27472136245274719650.jpg]

زمانی شهرتش بیشتر ازنیکی کریمی بود.

[تصویر: 68717238324420305761.jpg]

در سال ۱۸۹۶ توسط مجله ” ایلوستراسیون” فرانسه اولین مسابقه زیباترین ملکه جهان ترتیب داده شد و رعنا به عنوان نخستین ملکه زیبایی جهان انتخاب شد.

[تصویر: 33268998557722196786.jpg]

[تصویر: 58108648204289629963.jpg]


همچنین وی خواننده اپرا و مشهورترین مانکن عصر خویش بود و قدم به هر کجا که میگزاشت بدنبالش صدها دسته گل می فرستادن اما با این همه زمانی که رعنا در پاریس مرد، تمام دارایی اش بیشتر از چند تومان نبود، و نکته جالب اینجاست که خیلی از ایرانیهازمانی که شنیدند نخستین ملکهُ زیبایی مرده است با بی اعتنایی پرسیدند. عجب !!! پس

و این است که ما همیشه چشممون دنبال دست پدر است...

و این است که ما همیشه چشممون دنبال دست پدر است.!!!


اولین جمله ای که ما در اول دبستان یاد می گیریم ...
.
.

بابا آب داد ...بابا نان داد
.
.

اولین جمله ای که انگلیسها در اول دبستان یاد می گیرند...
.
.
.
من می توانم بخوانم و بنویسم
.
.
.
اولین جمله ای که ژاپنیها در اول دبستان یاد می گیرند...
.
.
.
من می توانم بدوم....!



و این است که ما همیشه چشممون دنبال دست پدر است..!!!!!!


 

دوستان نظر شما چیه؟؟؟؟

 


چند حکایت شیرین...آخر هفته

سلام دوستان"""

امروز برای روز آخر هفته تصمیم گرفتم چند حکایت خواندنی براتون وبلاگ کنم

امید که مورد توجه قرار بگیره..

 

داستانهای جالب شیخ دانا"طنز"


روزی مردی سراغ شیخ آمد و گفت: یا شیخ، من با زنی همکار هستم و در موقع کار دست و بدنمان به هم میخورد. تکلیف چیست؟
شیخ فرمود بیارش اینجا ببینیم ارزش فتوا داره یا نه… !!!
(کتاب شیخ و ملاحظات قبل از فتوا جلد ۱۵ صفحه ۴۲)
- – - – - – - – - – - -
ﺭﻭﺯﯼﺩﻭ ﺯﻥ ﻧﺰﺩ شیخ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻭ ﻫﺮ ﺩﻭ ﺍﺩﻋﺎ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﻣﺎﺩﺭﯾﮏ ﺑﭽﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ. شیخ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﺑﭽﻪ ﺭﺍﻭﺳﻂ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﻭ ﻫﺮ ﺯﻥ ﺍﺯ ﯾﮏ ﻃﺮﻑ ﺩﺳﺖ ﮐﻮﺩﮎ ﺭﺍ ﺑﮑﺸﺪ. ﺁﻥ ﺩﻭ ﺯﻥ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﮐﻮﺩﮎ ﺭﺍ ﮐﺸﯿﺪﻧﺪ ﮐﻪﺍﺯ ﻭﺳﻂ ﻧﺼﻒﺷﺪ .
شیخ ﮐﻤﯽ ﺟﺎﺧﻮﺭﺩﻧﺪ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﻗﺎﻋﺪﺗﺎ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯼ ﻣﯽ‌ﺷﺪ
- – - – - – - – - – - -
شبی قبل از جنگ شیخ مریدانش را داخل خیمه جمع کرده و به یاران گفت: ببینید، من بهتون نمی‌خوام دروغ بگم. فردا همتون در جنگ کشته می‌شید. پس حالا من چراغ رو خاموش می‌کنم. هر کس که نمی‌خواد فردا تو جنگ شرکت کنه، می‌تونه بره. پس چنین کرد. چراغ که روشن شد، همه‌ی مریدان رفته بودند و شیخ خیمه را در حالتی یافت که تمام وسایل آن غارت شده بود.
شیخ گفت: هاها! خیلی خوب، شوخی بامزه‌ای بود. حالا دوباره چراغ رو خاموش می‌کنم، همه چی رو برگردونید سر جاش.
چراغ که روشن شد، حتی البسه شیخ را هم ربوده بودند.
شیخ در حالی که برهنه وسط خیمه وایساده بود گفت: بچه‌ها بس کنین دیگه
. کم‌کم داره بی‌مزه میشه. من یه بار دیگه چراغو خاموش می‌کنم…
شیخ خواست چراغو روشن کنه که انگار چراغ رو هم برده بودن
**********************************************

حكايت اموزنده (بچه شتر)


اورده اند روزی میان یک ماده شتر و فرزندش گفت وگویی به شرح زیر صورت گرفت: 
بچه شتر: مادر جون چند تا سوال برام پیش آمده است. آیا می تونم ازت بپرسم؟ 
شتر مادر: حتما عزیزم. چیزی ناراحتت کرده است؟ 
بچه شتر: چرا ما کوهان داریم؟ 
شتر مادر: خوب پسرم. ما حیوانات صحرا هستیم. در کوهان آب و غذا ذخیره می کنیم تا در صحرا که چیزی پیدا نمی شود بتوانیم دوام بیاوریم. 
بچه شتر: چرا پاهای ما دراز و کف و پای ما گرد است؟ 
شتر مادر: پسرم. قاعدتا برای راه رفتن در صحرا و تندتر راه رفتن داشتن این نوع دست و پا ضروری است. 
بچه شتر: چرا مژه های بلند و ضخیم داریم؟ بعضی وقت ها مژه ها جلوی دید من را می گیرد. 
شتر مادر: پسرم این مژه های بلند و ضخیم یک نوع پوشش حفاظتی است که چشم ها ما را در مقابل باد و شن های بیابان محافظت می کنند. 
بچه شتر: فهمیدم. پس کوهان برای ذخیره کردن آب است برای زمانی که ما در بیابان هستیم. پاهایمان برای راه رفتن در بیابان است و مژه هایمان هم برای محافظت چشمهایمان در برابر باد و شن های بیابان است... . 
بچه شتر: فقط یک سوال دیگر دارم... .. 
شتر مادر: بپرس عزیزم. 
بچه شتر: پس ما در این باغ وحش چه غلطی می کنیم؟


نتیجه گیری: 
مهارت ها، علوم، توانایی ها و تجارب فقط زمانی مثمرثمر است که شما در جایگاه واقعی و درست خود باشید... پس همیشه از خود بپرسید الان شما در کجا قرار دارید؟ *********************************************************************

امان از دست این دکترا


مردی جوان در راهروی بیمارستان ایستاده، نگران و مضطرب. در انتهای کادر در بزرگی دیده می شود با تابلوی "اتاق عمل".
چند لحظه بعد در اتاق باز و دکتر جراح – با لباس سبز رنگ – از آن خارج می شود. مرد نفسش را در سینه حبس می کند. دکتر به سمت او می رود. مرد با چهره ای آشفته به او نگاه می کند...


دکتر: واقعاً متاسفم، ما تمام تلاش خودمون رو کردیم تا همسرتون رو نجات بدیم.

اما به علت شدت ضربه نخاع قطع شده و همسرتون برای همیشه فلج شده. ما ناچار شدیم هر دو پا رو قطع کنیم،

چشم چپ رو هم تخلیه کردیم... باید تا آخر عمر ازش پرستاری کنی، با لوله مخصوص بهش غذا بدی، روی تخت جابجاش کنی، حمومش کنی، زیرش رو تمیز کنی و باهاش صحبت کنی... اون حتی نمی تونه حرف بزنه، چون حنجره اش آسیب دیده...


با شنیدن صحبت های دکتر به تدریج بدن مرد شل می شود، به دیوار تکیه می دهد. سرش گیج می رود و چشمانش سیاهی می رود.
با دیدن این عکس العمل، دکتر لبخندی می زند و دستش را روی شانه مرد می گذارد.
دکتر: هه! شوخی کردم... زنت همون اولش مُرد!!!!!!


^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^

اینهم از جديدترين و مدرترين نوع بچه دارشدن در قرن21



/ اینهم از زنی در حال سلاخی کردن

 

__________________




تقدیم به سلطان قلب‌ها......

متن حامد بهداد درباره فردین : تقدیم به سلطان قلب‌ها


روز 19 فروردین  دوازدهمین سالروز درگذشت  محمدعلی فردین بازیگر محبوب سینمای ایران در سال‌های دهه 1340 و 1350 است. حامد بهداد به مناسبت این روز و به یاد این بازیگر سینمای ایران متنی نوشت و برای انتشار به "سینمای ما" ارسال کرد. متن حامد بهداد درباره فردین را می‌خوانید:


تقدیم به سلطان قلب‌ها


فردین مرد بود. محبوب بود.

گنج قارون داشت. چهارشانه بود.

فردین بازوبند داشت. کشتی می‌گرفت.

فردین دست‌گیر بود. رفیق بود؛ درست مثل تختی. فردین پهلوان بود.

فردین مغرور بود، اما معرفت داشت.

فردین دلبری‌ست که مپرس.

مردم خنده‌اش را می‌خریدند... هه! طفلی مردم.

فردین می‌رقصید. آواز می‌خواند.

برایش کف می‌زدند. خیلی بانمک بود.

علی بی‌غم سلام             حیف لاله‌زار
امیرارسلان سلام            حیف لاله‌زار

فردین ماه بود. انسان بود.

فردین که بود، سینما شلوغ بود.

فردین قهرمان بود. دزد نبود. نجیب بود.

همه ادایش را می‌گرفتند. خب، فردین کسی بود.

محمدعلی بود. کم نبود. خوشا به ادب

فردین زورخانه می‌رفت. میل می‌گرفت. کباده می‌زد.

فردین غزل می‌خواند. می‌چرخید. اوج گرفت و پر کشید و رفت بر فراز آسمان‌ها.

بی بال و پر، بی ساز و برگ؛ ای بی‌وفا روزگار لامراد ...

 

روحش شاد و راهش پررهرو باد