در عالم اگر فلک ،اگر ماه و خورست
از بادهی مستی تو پیمانه خورست
فارغ زجهانی و جهان غیر تو نیست
بیرون زمکانی و مکان از تو پرست
***
ما را بجز این جهان جهانی دگرست
جز دوزخ و فردوس مکانی دگرست
قلاشی و عاشقیش سرمایهی ماست
قوالی و زاهدی از آنی دگرست
***
یار آمد و گفت خسته میدار دلت
دایم به امید بسته میدار دلت
ما را به شکستگان نظرها باشد
ما را خواهی شکسته میدار دلت
***
ای در تو عیانها و نهانها همه هیچ
پندار یقینها و گمانها همه هیچ
از ذات تو مطلقا نشان نتوان داد
کانجا که تویی بود نشانها همه هیچ
***
گفتم چشمت گفت که بر مست مپیچ
گفتم دهنت گفت منه دل بر هیچ
گفتم زلفت گفت پراکنده مگوی
باز آوردی حکایتی پیچا پیچ
***
سلام روز همگی خوش
آخر هفته ی خوبی داشته باشین