سلام
راستش دلم یهو تنگ شد امروز!
برای دوستیا،برای دوستا،برای ...
برای کورش و غزلای لهستانیش و ستاد منهدم شده ش و افراد متواریش و ...
برای رامین و همیشه مخالف بودنش و مجاهده ی نستوهش با خانوما و ...
برای آقا معلم و دلنوشته های گاهی تلخش و کامنتای گاهی تیزش و داستانای همیشه
قشنگش و ...
برای روزایی که فقط خاطره هاش مونده...
برای ...
ما ز ياران چشم يارى داشتيم
خود غلط بود آن چه ما پنداشتيم
تا درخت دوستى كى بر دهد
حاليا رفتيم و تخمى كاشتيم
گفتگو آيين درويشى نبود
ورنه با تو ماجراها داشتيم
نكته ها رفت و شكايت كس نكرد
جانب حرمت فرو نگذاشتيم...
نمیدونم کدومتون اینارو میخونین؟نمیدونم چی شد که همچی شد؟ولی میخوام بگم این
رسم رفاقت نبود...
اگه ما بد بودیم؟اگه ما بد کردیم؟شما بجای رفتن می موندین و یادمون می دادین خوبیو،
معرفتو،مرامو ...
با هم بودن همیشه بهتره ...
امروز با امین(CoLd.BLo0ded) گفتیم :
به سلامتی همه بچه های قدیم و جدید پرشیا
چه بی معرفت،چه با معرفت
چه باحال،چه بي حال
چه شاد،چه غمگين
چه شوت،چه تيز
چه نا پیدا،چه کم پیدا،چه همیشه پیدا
چه قرمز،چه آبي
چه سبز،چه خاکستری
چه پير،چه جوون
چه خانوم،چه آقا
چه کوچیک،چه بزرگ...
و بعد گفتیم:
به سلامتي خاكياشششششششش
به سلامتی مهربوناااااااااااااااش
به سلامتي پايه هاششششششششش
به سلامتي ناراحتاشششششش
به سلامتی پشیموناششششششششش
و حالا :
به سلامتی کورش و غزلای لهستانیش و ستاد منهدم شده ش و افراد متواریش!
به سلامتی رامینو همیشه مخالف بودنش و مجاهده ی نستوهش با خانوما!
به سلامتی آقا معلم و دلنوشته های گاهی تلخش و کامنتای گاهی تیزش و داستانای
همیشه قشنگش!
دعا میکنم دوباره تکرار بشه روزای خوش گذشته...
ببخشید اگه طولانی بود و اگه حوصله تون سر رفت از نق نق من...
دوستدار همه
با معرفت یا بی معرفت
باحال یا بی حال
شاد یا غمگین و ...
گلی خانومِ دلتنگِ روزای گذشته...